بسم الله العظیم

سلام :)

 

آش نخورده و دهن سوخته شدیم و پشت ماشین‌مون برامون فحش نوشتن!

عرض شود که بله، ما خانواده‌ای هستیم با ظاهر مذهبی و اعتقادات مذهبی، اما جهت تقریب اذهان می‌گم که این سفر اخیرمون رو با دوتا از دوستای من رفتیم که کاملا بی‌حجاب بودند و ما واقعا هیچ کاری به کارشون نداشتیم و اصلا برامون اهمیت نداشته و نداره که تیپ اونا چه جوری بود و چی کار کردن. همه جا هم رفتیم و من با این که حالم خیلی خیلی بد بود سعی کردم به رفقا خوش بگذره!

 

بعد این که یهو می‌آی و می‌بینی برات فحش نوشتن و برای ماشین کناری‌ها نه، یعنی این که از رو ظاهر برای ما یه چیزی زدن و در رفتن و خیلی ناراحت‌کننده است، همون‌جور که قبلش بود. مثلا توی سفر یکی از این انسان‌های متعصب به دوستم گفت که معلوم نیست مامان و بابات چی کار کردن که تو بی‌حجابی و جالب اینجاست مامان بابای دوستم در اون لحظه کربلا بودن :)

درسته الان توی مجازی همه می‌گن که نهههههه ما با هم هستیم و اینا، ولی تعارف که نداریم، گاهی اونی که می‌آد به جوون مردم تذکر حجاب می‌ده یه شخص از همین مردمه(مثل همون خانمه که میکس ویدیوش با آهنگ بنگ بنگ وایرال شد) و گاهی هم اونی که از من چادری متنفره و دنبال اینه که بزنه لهم کنه از همین مردمه و لباس شخصی هم نیست!

من توی اجتماعات و گروه‌های مختلفی بودم و می‌دیدم دیگه! وقتی می‌دیدن چادری‌ام چقدر متنفر می‌شدن و تا مدتی کاری به کارم نداشتن و بعدش که یه‌کم خوب می‌شدیم با هم می‌گفتن ما فکر می‌کردیم تو هم یکی از اونایی و ازت بدمون می‌اومد و....

این حقیقت رو نمی‌شه کتمان کرد که به محض این که در یک گروه، دورویی و تظاهر و نفاق وارد شه وحدت از همون ور می‌ره بیرون و همراه با اونا نفرت و خشم تو جامعه جاری می‌شه و شکافی ایجاد می‌شه عمیق و پت و پهن! و این شکاف خیلی وقته ایجاد شده، این دورویی زیر پوست جامعه‌ی ما تزریق شده و باعث شده ته دل‌مون همیشه از هم متنفر باشیم!

مقصر هم که واضحه کیه وگرنه ماها از بدو تولد که منافق نبودیم! هرچند معتقدم گاهی می‌شه انتخاب کرد که متظاهر نبود و تاوان این انتخاب رو داد، اما همون‌طور که گفتم گاهی :)

 

خلاصه که آش نخورده و دهن سوخته به روایت این روزها، ما مردم ایرانیم....